گزارش نقد فیلم «درباره فروشنده»

در کانون فیلم هنر و تجربه هفته‌ی گذشته، چهارم شهریور ماه، فیلم «درباره فروشنده» به کارگردانی وحید صداقت و تهمینه منزوی را دیدیم. بعد از پایان فیلم با حضور آقای غلامرضا معروف، دانشجوی دکتری پژوهش هنر دانشگاه اصفهان، به گفتگو درباره‌ی فیلم «فروشنده» نشستیم. آقای معروف بر اساس دیدگاه‌ها، مطالعات و تخصصشان در حوزه‌ی نقد هنری، نکته‌ها و روابطی را در فیلم تحلیل کردند که قابل تأمل بودند.

فیلم درباره‌ی فروشنده که خود نقدی ست بر فیلم فروشنده به اتکای صحبت‌های خود فرهادی به مخاطب اجازه می‌دهد به پشت پرده‌ی ذهن او تا حدی راه یابد.
فیلم فروشنده و تقریباً تمام آثار فرهادی را می‌توان با سه عینک دید؛
الف: بینامتنیت در عناصر فیلم 
- عنوان فیلم " درباره‌ی فروشنده " یادآور فیلم " دباره ی الی " اصغر فرهادی ست و حتی شیوه‌ی تدوین فیلم درباره‌ی فروشنده در جاهایی نزدیک به تدوین فروشنده است.
- حضور فیلم گاو اثر مهرجویی در کلاس درس و متن غلامرضا ساعدی از مصادیق بهره گیری از مینامتنیت هستند، که البته هر دوی این‌ها به داستان بوعلی سینا و شاهزاده‌ای که گمان می‌کرد گاو شده است منتسب است.
- ارجاعات کم رنگ‌تری می‌توان به رمان "روسپیان محزون من" اثر گابریل گارسیا مارکز یافت.
- بخش‌های ساختار صحنه‌ها و دکور نمایش، می‌تواند تداعی کننده‌ی فیلم "داگ ویل" هم باشد.

ب: هرمنوتیک و عدم قطعیت در ساختار 
- ترفند تعلیق و پایان باز ویژگی سبکی فرهادی ست که خود نیز در این مستند بدان تصریح می‌کند. این ویژگی و تعلیق‌های پیاپی باعث می‌شود فیلم از حالت تک معنایی خارج شود.  تعلیق فیلم چنان است که فرهادی و بازیگرانش هم خودشان از سرنوشت داستان بی اطلاع‌اند.

ج: روش پدیدار شناسانه در ساخت فیلم
- فرهادی از بازیگرانش می‌خواهد نقش مورد نظر را بازی کنند، با اینکه کلیاتی از داستان را به عنوان کارگردان می‌داند اما اجازه می‌دهد تخیل بازیگر مسیر جزییات داستان را رقم بزند و حقیقت موضوعات، خود مسیر داستان را تعیین کنند. بنابراین بازی هر بازیگر تجربه‌ی زیسته‌ی خود او خواهد بود. 

دو - رعنا در لغت به معنای زن زیباست. اگر زیبایی و زنانگی را اگر نمونه‌ای بگیریم از حریم خصوصی‌ای که باید از آن محافظت شود، در این داستان مورد تعرض قرار می‌گیرد. نشانه‌های تعرض به حریم خصوصی را در جای دیگری، در دکور صحنه‌ی تاتر "مرک فروشنده" که همپای داستان فروشنده فرهادی پیش می‌رود می‌بینیم. خانه‌ی دکور تاتر فقط ساختار یک خانه است، بدون دیوار، خانه‌ای که میان آن پیداست و تماشاگران تمام اتفاقات درون خانه را می‌بینند و معنای حریم خصوصی را کاملاً نفی می‌کند.
سه - آهو در لغت دارای دو معنی ست؛

  • به معنای غزال که در ادبیات مظهر معشوق است «صبا به لطف بگو آن "غزالِ" "رعنا" را ....» 
  • و به معنای گناه. ما در طول فیلم آهو را نمی‌بینیم اما هست. رد پای حضورش، وسایل جا مانده‌اش در یکی از اتاق‌های خانه، و تاثیرش بر روابط میان شخصیت‌های داستان. رفتاری که دیده نمی‌شود، شاید سانسور می‌شود چون موجودیت و حضوران تابوست ... فرهادی خود در توضیح راجع به شخصیت آهو، در مصاحبه‌ای که در فیلم درباره‌ی فروشنده می‌بینیم می‌گوید:

«در نمونه‌های اولیه فیلمنامه ما آهو را می‌دیدیم  اما هر چه بیشتر بازنویسی کردم آهو کم و کمتر دیده می‌شد، تا نسخه‌ی نهایی که فیلم بر اساس آن ساخته شد، ما دیگر آهو را نمی‌بینیم. آهو پنهان است و این کاملاً آگاهانه است» 
که اشاره‌ای ضمنی ست به سانسور و تابویی که نسبت به روابط و حواشی ناشی از آن در جامعه وجود دارد.

به موازات سه شخصیت اصلی فیلم، سه لوکیشن هم وجود دارد؛
یک- خانه‌ی عماد و رعنا که فیلم با ترک خوردن آن آغاز می‌شود. خانه‌ای در حال فروپاشی که عماد و رعنا ناچار به ترک آن می‌شوند.

دو- صحنه‌ی نمایش "مرگ فروشنده" که بخشی از زندگی شخصیت‌های داستان در آن می‌گذرد، معرف بخش عمده‌ای از زندگی انسان مدرن است که بر روی صحنه‌ی نمایش، در مقابل چشم تماشاگران و بدون حریم خصوصی برگزار می‌شود.

سه- خانه‌ی بابک، خانه‌ای عاریه‌ای که عماد و رعنا به طور موقت به آن پناه می‌برند، خانه‌ای که رمز و رازهایی در خود پنهان دارد و زندگی و حتی روابط زناشویی آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 

فروشنده فیلمی هزار معنایی ست. تعلیق‌های پیاپی باعث شده فیلم از حالت تک معنایی خارج شود و حالتی منشوری به خود بگیرد. به طوری که هر کس از زاویه‌ی دید خود می‌تواند برداشتی متفاوت از داستان داشته باشد. و اگر تغییر رویکرد دهد می‌تواند برداشت‌های متفاوت و متنوعی را تجربه کند. بنابراین نه‌تنها به تعداد مخاطبین اثر می‌توان از آن برداشت داشت بلکه هر مخاطب فراخور تجربه‌های فردی‌اش در تعلیقی چندگانه غرق خواهد.

 

رویا زارعیان